امروزه بحث شناسایی و مدلسازی فرآيندهای سازمانی، بحثی است که در بسیاری از سازمانها با ابعاد کوچک و بزرگ مطرح است، مباحث مدیریت و مدل سازی فرآيندهای سازمانی میتواند به عنوان عامل مهمی در موفقیت کسب و کار سازمانها در نظر گرفته شود.
“به طور كلي به تصویر درآوردن توالی فعالیتهای کسب و کار و اطلاعات مرتبط با آن رامدلسازی فرآيند ميگویند.”
هدف از مدلسازی فرآيندهای کاری یک سازمان، ایجاد یک زبان مشترک مفهومی(مبتنی بر استاندارد) و ساده(در قالب اشکال گرافیکی که هم حجم کمتری دارند و هم براحتی توسط کاربر قابل درک هستند)، بین مدیران و کارشناسان سازمان، و تحلیلگران سیستمی میباشد. مدلسازی فرآيندها فعالیتی است که توسط تحلیلگران فرآيندها و به منظور استخراج فرآيندهای موجود و نمایش فرآيندهای جدید در تمام متدولوژیها و استراتژیهای مهندسی مجدد مورد استفاده قرار میگیرد. در چنین فعالیتی تحلیلگران از ابزارهای مدلسازی برای مدل کردن وضعیت فعلی و وضعیت آینده سازمان استفاده میکنند. مدل کردن فرآيندهای کسب و کار (و یا فرآيندهای سازمانی) یکی از ابتدایی ترین گام های حرکت به سمت بهینه سازی آنهاست. هدف از مدل کردن فرآيندها به نوعی مستندسازی روند انجام اموری است که به هر شکل سازمان در آن دخیل است. وجود یک زبان مشترک و استاندارد به منظور مدل کردن فرآيندها کمک می کند تا این مستندات در شرایط زمانی و مکانی مختلف کارایی خود را از دست ندهند. زبان نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار (Business Process Modeling Notation)(BPMN) استانداردی جهت تدوین دیاگرام فرآيندهای کسب و کار است. شامل مجموعه ای از اشکال گرافیکی (هندسی) می باشد که مبتنی بر نمودار گردشی Flowchart توسعه یافته اند. هدف اصلی نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار فراهم نمودن مدلی است قابل فهم برای تمام افرادی که در کسب و کار سازمان دخیل هستند، مانندسهامداران، مدیران عالی، مشتریان و ….برای مثال در صورتی که ما درک خوبی از روند انجام پیگیری سفارش در سازمان داشته باشيم می توانيم آن را بصورت بهینه و شایسته تر در سیستم مدیریت روابط مشتریان پیاده سازی کنيم. در واقع در این شرایط ما میتوانيم در جهت بهبود کیفیت و افزایش بهره وری، محصول مؤثرتری تولید کنيم که در آن کوتاه کردن مسیر فرآيند، کنترل هزینه، استفاده بهتر از نیروی انسانی و همچنین اطلاع رسانی بهتر به مشتری لحاظ شده باشد.
یکی دیگر از مهمترین مزایای مدل کردن فرآيند های سازمانی حفظ پیوستگی در تصمیم گیری های سازمان است. با وجود مدل مستند کسب و کار، پس از تغییرات احتمالی در تیم مدیریت، سازمان دچار سردرگمی و احیاناً تغییرات عمده نمی شود. بلکه تیم مدیریت جدید جهت بهبود مدل قبلی تلاش خواهند کرد و اینگونه است که پیوستگی موفقیت و ثبات یک سازمان حتی پس از مرگ شخص اول آن ادامه دار می ماند. مزیت دیگر، عدم سردرگمی نیروهای انسانی جدید است. در صورت تغییر در پست های سازمانی و یا جذب نیروی جدید، به کمک این مدل، آنها از سردرگمی نجات خواهند یافت و دیگر نیازی نیست تا پس از گذشت یک ماه نیروی جدید درک خوبی از وظایفش و فرآيند عملکردش پیدا کند.
سطوح متفاوتی برای مدل سازی فرآيندها وجود دارد:
۱- نقشه فرآيند (فلوچارت های ساده از فعالیتها)
۲- توصیف فرآيند (فلوچارت به همراه اطلاعات اضافه اما نه به اندازه ای کامل که عملکرد آن را به طور کامل توصیف کند)
۳- مدل های فرآيند (فلوچارت به همراه اطلاعات اضافه کامل که فرآيند بتواند تجریه و تحلیل، شبیه سازی و یا اجراشود)
۴- نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار که هر یک از سطوح نام برده در فوق را پوشش می دهد.
برخی از مهمترین مزایای استاندارد سازی علائم مورد استفاده در مدل سازی فرآيند به شرح زیر است:
ایجاد تفکر مشترک و گروهی
تسهیل ارتباطات
ایجاد درک متقابل
راهکار دسترسی به کیفیت
راهکار بهبود مستمر
عامل اعتماد مشتری
عامل رضایت مشتری
راهکار تشخیص و پیشگیری
راهکار کنترل
کاهش هزینه و ضایعات
نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار ابزار اصلی در تکنولوژی مدیریت فرآيندهای کسب و کار می باشد. در واقع می توان گفت مزیت اصلی استفاده از تکنولوژی مدیریت فرآيندهای کسب و کار، وجود زبان استانداردی به نام نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار می باشد. ویژگی اصلی نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار، قابلیت تبدیل آن به زبانهایی است که قابل درک توسط سیستمهای نرم افزاری می باشد. نشانه گذاريِ مدل سازي فرآيند های كسب و کار، نموداری تحت عنوان «نمودار فرآيند كسب و كار» Business Process Diagram-BPD فراهم نموده که به منظور استفاده افراد در طراحی و مدیریت فرآيند های کسب و کار طرح ریزی شده است. عملاً نمودار فرآيند كسب و كار شبکه ای از اشیاء گرافیکی است که فعالیت ها، کنترلهای جریان و چگونگی ترتیب اجرای فعالیت ها را نمایش می دهد.